سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمیل کسان خود را بگو تا پسین روز پى ورزیدن بزرگیها شوند و شب پى برآوردن نیاز خفته‏ها . چه ، بدان کس که گوش او بانگها را فرا گیرد ، هیچ کس دلى را شاد نکند جز که خدا از آن شادمانى براى وى لطفى آفریند ، و چون بدو مصیبتى رسد آن لطف همانند آبى که سرازیر شود روى به وى نهد ، تا آن مصیبت را از او دور گرداند چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند . [نهج البلاغه]

جان و ریحان

Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006
سلامی چو بوی خوش آشنایی!(سه شنبه 87 فروردین 27 ساعت 5:34 عصر )

کنارت نبودم...اما با تو بودم...
- برو جلو دارمت...
-داریم؟...چه طور می تونی داشته باشیم وقتی صدا در گلوی من می شکنه...زجه می شه...به خاطر تو....نه...به خاطر من...نه...به خاطر ما..آره...به خاطر ما ...
مایی که برای ما بودن زود است اما کمی هم دیر!!!!!
شاید این بار را فقط تو بفهمی که چه نوشته ام...شاید این بار را من هم ندانم...راستی هم که چه دست تنهایم....خوب گفتی...همه درد اینجا بود...
من دست تنهایم و اگر هم نبودم؛باز هم تنها بودم!...این روز ها...و امروز...با بغض کنارت حاضر شدم...خواستم از دل تنگ بگویم...از رنجی که صدای ترانه ات دامنش می زد....تو سر خوش بودی و من ناسپاسانه قصد کرده بودم که...
-این انقباض تمام نشد؟
-چرا دیگه خوشحال می شویم!
..هیچ...............
یاد طلیعه به خیر که در هر نقطه از نقطه چینهایم دنبال مفهومی می گشت.......
امروز آمده ام که بمانم....که بمانم....و بنویسم....



» ریحان
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
سلامی چو بوی خوش آشنایی!
[عناوین آرشیوشده]


بازدیدهای امروز: 2  بازدید
بازدیدهای دیروز: 9  بازدید
مجموع بازدیدها: 118618  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «